The Murder
(by Anton Chekhov)
خلاصه داستان
The evening service was being celebrated at Progonnaya Station. Before the great ikon, painted in glaring colours on a background of gold, stood the crowd of railway servants with their wives and children, and also of the timbermen and sawyers who worked close to the railway line. All stood in silence, fascinated by the glare of the lights and the howling of the snow-storm which was aimlessly disporting itself outside, regardless of the fact that it was the Eve of the Annunciation. The old priest from Vedenyapino conducted the service; the sacristan and Matvey Terehov were singing.
Matvey’s face was beaming with delight; he sang stretching out his neck as though he wanted to soar upwards. He sang tenor and chanted the “Praises” too in a tenor voice with honied sweetness and persuasiveness. When he sang “Archangel Voices” he waved his arms like a conductor, and trying to second the sacristan’s hollow bass with his tenor, achieved something extremely complex, and from his face it could be seen that he was experiencing great pleasure.
داستان کوتاه The Murder …
مراسم عصر در ایستگاه پروگنانایا جشن گرفته می شد. قبل از “ایکن بزرگ” که با رنگهای درخشان بر روی زمینه ای از طلایی نقاشی شده بود، جمعیت پیشخدمتهای راهآهن به همراه همسران و فرزندان خود، و همچنین نجارها و چوببرها که نزدیک خط راه آهن کار می کردند ایستاده بودند. همه در سکوت ایستاده بودند، مجذوب درخشش نور چراغها و زوزههای برف و بوران شده بودند که طاقت فرسا نبودن خود را به بیرون اعزام می کرد ، صرف نظر از این واقعیت که شب عید بود. کشیش قدیمی از ودنیاپینو این خدمت را انجام داد. ساکرستان و ماتوی ترهوف آواز می خواندند.
صورت ماتوی با خوشحالی پرت می شد. او آواز کشید که گردن خود را دراز کرد انگار که می خواست به سمت بالا بالا رود. او تنور آواز خواند و “ستایش ها” را نیز با صدایی تنور با شیرینی محترمانه و اقناع ترانه سرود. وقتی آواز “آرکنجل وویسز” را خواند ، بازوهایش را مانند یک هادی تکان داد و سعی کرد باس توخالی ساکران را با تنور خود ثانویه دهد ، به چیزی بسیار پیچیده دست یافت و از چهره وی مشخص شد که او لذت زیادی را تجربه کرده است.
داستان کوتاه The Murder…
- English
-
The evening service was being celebrated at Progonnaya Station. Before the great ikon, painted in glaring colours on a background of gold, stood the crowd of railway servants with their wives and children, and also of the timbermen and sawyers who worked close to the railway line. All stood in silence, fascinated by the glare of the lights and the howling of the snow-storm which was aimlessly disporting itself outside, regardless of the fact that it was the Eve of the Annunciation. The old priest from Vedenyapino conducted the service; the sacristan and Matvey Terehov were singing.
Matvey’s face was beaming with delight; he sang stretching out his neck as though he wanted to soar upwards. He sang tenor and chanted the “Praises” too in a tenor voice with honied sweetness and persuasiveness. When he sang “Archangel Voices” he waved his arms like a conductor, and trying to second the sacristan’s hollow bass with his tenor, achieved something extremely complex, and from his face it could be seen that he was experiencing great pleasure.
داستان کوتاه The Murder …
- فارسی
-
مراسم عصر در ایستگاه پروگنانایا جشن گرفته می شد. قبل از “ایکن بزرگ” که با رنگهای درخشان بر روی زمینه ای از طلایی نقاشی شده بود، جمعیت پیشخدمتهای راهآهن به همراه همسران و فرزندان خود، و همچنین نجارها و چوببرها که نزدیک خط راه آهن کار می کردند ایستاده بودند. همه در سکوت ایستاده بودند، مجذوب درخشش نور چراغها و زوزههای برف و بوران شده بودند که طاقت فرسا نبودن خود را به بیرون اعزام می کرد ، صرف نظر از این واقعیت که شب عید بود. کشیش قدیمی از ودنیاپینو این خدمت را انجام داد. ساکرستان و ماتوی ترهوف آواز می خواندند.
صورت ماتوی با خوشحالی پرت می شد. او آواز کشید که گردن خود را دراز کرد انگار که می خواست به سمت بالا بالا رود. او تنور آواز خواند و “ستایش ها” را نیز با صدایی تنور با شیرینی محترمانه و اقناع ترانه سرود. وقتی آواز “آرکنجل وویسز” را خواند ، بازوهایش را مانند یک هادی تکان داد و سعی کرد باس توخالی ساکران را با تنور خود ثانویه دهد ، به چیزی بسیار پیچیده دست یافت و از چهره وی مشخص شد که او لذت زیادی را تجربه کرده است.
داستان کوتاه The Murder…
امیدواریم از مطالعه ” داستان کوتاه The Murder ” لذت برده باشید. برای مشاهده سایر داستانهای انگلیسی، به بخش داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی مراجعه فرمائید و با استفاده از آنها، یادگیری را برای خود آسان کنید.
پکیج شماره یک
پکیج شماره دو
پکیج آموزش زبان انگلیسی موسسه ملکپور
یک بار برای همیشه
بهترین انتخاب برای یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
ما کلاس را به خانه های شما آورده ایم
با پشتیبانی آنلاین
بدون محدودیت در زمان و مکان
بدون ماندن در ترافیک طولانی و هدر رفتن وقت و انرژی مضاعف
لطفا ترجمه کامل رو بذارید
سلام و عرض ادب
چشم به زودی ترجمه کامل قرار داده می شود
خعلی ممنون