Split Cherry Tree
(by Jesse Stuart)
خلاصه داستان
Split Cherry Tree
(by Jesse Stuart)
I don’t mind staying after school,” I says to Professor Herbert, “but I’d rather you’d whip me with a switch and let me go home early. Pa will whip me anyway for getting home two hours late.”
“You are too big to whip,” says Professor Herbert, “and I have to punish you for climbing up in that cherry tree. You boys knew better than that! The other five boys have paid their dollar each. You have been the only one who has not helped pay for the tree. Can’t you borrow a dollar?”
“I can’t,” I says. “I’ll have to take the punishment. I wish it would be quicker punishment. I wouldn’t mind.”
Professor Herbert stood and looked at me. He was a big man. He wore a grey suit of clothes. The suit matched his grey hair.
“You don’t know my father,” I says to Professor Herbert. “He might be called a little old-fashioned. He makes us mind him until we’re twenty-one years old. He believes: ‘If you spare the rod you spoil the child.’ I’ll never be able to make him understand about the cherry tree. I’m the first of my people to go to high school.”
داستان کوتاه Split Cherry Tree …
تکه تکه کردن درخت گیلاس
(اثر جسی استوارت)
هرگز به وقت تلف کردن در مدرسه علاقهای ندارم. این را به پروفسور « هربرت » هم میگویم. اما همیشه ترجیح میدهم مرا با شلاق سیاه کنید ولی اجازه دهید کمی زودتر به خانه برگردم. چون اگر دیر برسم پدرم هم مرا به باد کتک میگیرد.
– تو بزرگتر از آنی که شلاق بخوری. اما باید به خاطر اینکه از درخت گیلاس بالا میروی تنبیهت کنم. شما پسرها این را بهتر از هر کس دیگر میدانید. پنج پسر دیگر دلارهای خود را برای نگهداری از درخت تقدیم کردند اما تو تنها کسی هستی که هیچ کمکی نکردی. نمیتوانی یک دلار هم قرض کنی؟
– نه نمیتوانم. حتما باید مرا تنبیه کنید و امیدوارم این تنبیه به سرعت انجام شود. من اهمیتی نمیدهم.
پروفسور هربرت ایستاد و به من خیره شد. او مرد درشتی بود. کت و شلواری خاکستری میپوشید که با موهایش کاملا هم هارمونی بود.
به او میگویم: شما پدر مرا نمیشناسید. شاید کمی قدیمی باشد. او معتقد است اگر ترکه را تیغ کنی بچه لوس میشود. هرگز نمیتوانم مجابش کنم تا به درخت گیلاس بیاندیشد. من تنها عضوی از خانوادهام که به دبیرستان راه پیدا کرده است.
داستان کوتاه تکه تکه کردن درخت گیلاس …
- English
-
Split Cherry Tree
(by Jesse Stuart)
I don’t mind staying after school,” I says to Professor Herbert, “but I’d rather you’d whip me with a switch and let me go home early. Pa will whip me anyway for getting home two hours late.”
“You are too big to whip,” says Professor Herbert, “and I have to punish you for climbing up in that cherry tree. You boys knew better than that! The other five boys have paid their dollar each. You have been the only one who has not helped pay for the tree. Can’t you borrow a dollar?”
“I can’t,” I says. “I’ll have to take the punishment. I wish it would be quicker punishment. I wouldn’t mind.”
Professor Herbert stood and looked at me. He was a big man. He wore a grey suit of clothes. The suit matched his grey hair.
“You don’t know my father,” I says to Professor Herbert. “He might be called a little old-fashioned. He makes us mind him until we’re twenty-one years old. He believes: ‘If you spare the rod you spoil the child.’ I’ll never be able to make him understand about the cherry tree. I’m the first of my people to go to high school.”
داستان کوتاه Split Cherry Tree …
- فارسی
-
تکه تکه کردن درخت گیلاس
(اثر جسی استوارت)
هرگز به وقت تلف کردن در مدرسه علاقهای ندارم. این را به پروفسور « هربرت » هم میگویم. اما همیشه ترجیح میدهم مرا با شلاق سیاه کنید ولی اجازه دهید کمی زودتر به خانه برگردم. چون اگر دیر برسم پدرم هم مرا به باد کتک میگیرد.
– تو بزرگتر از آنی که شلاق بخوری. اما باید به خاطر اینکه از درخت گیلاس بالا میروی تنبیهت کنم. شما پسرها این را بهتر از هر کس دیگر میدانید. پنج پسر دیگر دلارهای خود را برای نگهداری از درخت تقدیم کردند اما تو تنها کسی هستی که هیچ کمکی نکردی. نمیتوانی یک دلار هم قرض کنی؟
– نه نمیتوانم. حتما باید مرا تنبیه کنید و امیدوارم این تنبیه به سرعت انجام شود. من اهمیتی نمیدهم.
پروفسور هربرت ایستاد و به من خیره شد. او مرد درشتی بود. کت و شلواری خاکستری میپوشید که با موهایش کاملا هم هارمونی بود.
به او میگویم: شما پدر مرا نمیشناسید. شاید کمی قدیمی باشد. او معتقد است اگر ترکه را تیغ کنی بچه لوس میشود. هرگز نمیتوانم مجابش کنم تا به درخت گیلاس بیاندیشد. من تنها عضوی از خانوادهام که به دبیرستان راه پیدا کرده است.
داستان کوتاه تکه تکه کردن درخت گیلاس …
امیدواریم از مطالعه ” داستان کوتاه Split Cherry Tree ” لذت برده باشید. برای مشاهده سایر داستانهای انگلیسی، به بخش داستانهای کوتاه به زبان انگلیسی مراجعه فرمائید و با استفاده از آنها، یادگیری را برای خود آسان کنید.
پکیج شماره یک
پکیج شماره دو
پکیج آموزش زبان انگلیسی موسسه ملکپور
یک بار برای همیشه
بهترین انتخاب برای یادگیری زبان در کوتاهترین زمان
ما کلاس را به خانه های شما آورده ایم
با پشتیبانی آنلاین
بدون محدودیت در زمان و مکان
بدون ماندن در ترافیک طولانی و هدر رفتن وقت و انرژی مضاعف